یک نامادری با پسرخوانده اش در حال تماشای تلویزیون است که او تصمیم می گیرد همه چیز را به دست خود بگیرد. او با دادن یک دمنوش به او شروع می کند، که او به وضوح از آن لذت می برد. سپس آن را یک قدم جلوتر می برد و یک کرم کیک جلوی صورتش به او می دهد که او نیز از آن لذت خواهد برد.